چه قدر سخته وقتی پیشته سرتو بندازی پایین و آروم اشک بریزی
چون دلت براش تنگ شده، اما آروم اشکاتو پاکنی تا متوجه نشه...
چون حتما فکر می کنه دیوونه ای!
چه قدر سخته وقتی پشتـت بهشه
دونه های اشک صورتت رو خیس کنه
اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوسش داری
چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگران ببینی
گل من! باغچه نو مبارک...
و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت زیر لب اروم بگی:
|